آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

انسانیتِ از دست رفته

چند وقت پیش داشتم از کوچه‌ای رد می‌شدم که ماشینای آموزشگاه رانندگی محلمون اونجان معمولا. همین جور داشتم می‌رفتم که دیدم مربی سابقم از روبرو داره میاد. گفتم سلام آقا حسینی. خیلی گرم جواب سلام داد و باهام دست داد و گفت: خوبی؟ قبول شدی؟ تابلو بود نشناخته الکی داره تیریپ میاد. یه لحظه جوگیر شدم گفتم: یعنی الان شناختی من کی‌ام؟! بنده خدا خیلی ضایع شد. یه بحث الکی انداختیم وسط و خیلی زودم رفت. یادمه اون قدیما از این کارا نمی‌کردم. اون موقع که هنوز پای بعضی‌ها به زندگیم کشیده نشده بود. قبلا ها "مثل لبخند ... برای تو" رو می‌خوندم تو یکی از پست‌هاش یه حرف خیلی قشنگ در مورد دروغ گفته بود.

"دیروز یکی به طور سلسله جبالی ... بازم بهم دروغ گفت ... خب من اصلا به روش نمیارم که می دونم داری دروغ می گی ... می فهمم و می بینم ... اما اگه نمی گم .... معنیش این نیست که نمی فهمم"

خلاصه این حرف خیلی قشنگش تا مدت‎‌ها سرلوحه‌ی رفتار ما بود تا این که یکی پیدا شد که لازم بود من در هر لحظه این قانون رو در موردش اجرا کنم! فقط فرقش این بود که معلوم نبود به کی دروغ می‌گه، به من یا به بقیه.سرتون رو در نمیارم فقط بدونید نتیجش می‌شه خاطره‌ی بالا! 

یه پست دیگه با عنوان دروغ داره اونم خوندش توصیه می‌شه، کلیک کنید


پ.ن1: وبلاگ‌نویس خفنی بود

پ.ن2: این انسانیتی که از دست رفته مال منه/سرش دعوا نکنید!

پ.ن3: خسته‌ام...

ناهنجاری‌ها

چند وقت پیش در مورد یه مرجع صحبت کردیم که توش قرار بود ناهنجاری‌هارو به همراه راه حل‌های مناسب، لیست کنیم. اما متاسفانه وقتی واقع بینانه به این قضیه نگاه می‌کنم خیلی احمقانه به نظر می‌رسه. الان ما یه سری مرجع داریم به اسم دین که این کارو قبلا انجام دادن! تا جایی که من می‌دونم تو بسیاری از ادیان دروغ رو بد می‌دونن ولی ما با وجود این همه مرجع هنوز همونی هستیم که بودیم. وقتی مثلا اسلام میاد و می‌گه "اسلام با زیان دیدن و زیان رساندن مخالفه." دیگه لازم نیست من بیام به یه مسلمون بگم سیگار چیز بدیه! 

ساماندهی وبلاگ ها

اول اینو بخونید

این ساماندهی وبلاگ‌ها خیلی وقته در موردش صحبت می‌شه ولی خب مثل اینکه دیگه یواش یواش داره شوخی شوخی جدی می‌شه!

اگه یه خرده تو گوگل بسرچید چیزای جالبی در این مورد پیدا می‌کنید مثل مقاله‌ی کیهان در این مورد (فکر کنم لازم نباشه از شریعتمداری حرف خاصی بزنم!) 

به هر حال این رو از من داشته باشید که تو آینده ثبت نام در این سیستم عملا اجباری می‌شه!

مگر این که از الان یه حرکتی بزنیم و سکوت نکنیم.

بنزین صد تومن بود اگه می‌کردنش 700 تومن صدای ملت در میومد با سهمیه بندی م3 آب خوردن اینکارو انجام دادن صدا هیچکسی هم درنیومد. در کل من معتقدم برخلاف صحبت هایی که مبنی بر احمق بودن اجزای این دولت و حتی این نظام می‌شه، دولت و نظام بسیار زیرکی داریم.

بلاگرهای خارجی فیلتر می‌شن

بلاگرهای تحت کنترل تبلیغ

امکانات ویژه ای به اعضای ساماندهی شده داده می‌شه

افراد ساماندهی نشده بی جهت مورد فیلترینگ و یا حتی مسدود شدن قرار می‌گیرن (مثلا فیلتر می‌کنن بعد می‌ری پیگیری می‌کنی بعد از کلی معطلی می‌گن ببخشید اشتباهی شده بود و شما بیاین عضو سامانه‌ی ما بشید که دفعه‌ی بعد وقتتون گرفته نشه!)

این که در همین لحظه هم اطلاعات ما در اختیار افراد دیگه قرار می‌گیره خیلی ناراحت کنندس. اگه کمی در مورد دیتابیس بدونید متوجه می‌شید که عمق فاجعه کجاست. عمق فاجعه اونجاس که لاگ فایل مربوط به دیتابیس وجود داشته باشه و این یعنی که هرچی تاحالا ثبت کردید و بعدا ویرایش کردید یا حذفش کردید هیچ وقت نابود نشده و در لاگ فایل می‌مونه. حالا این چیزا می‌تونه یادداشت، نظر عمومی، نظر خصوصی ، جواب کامنت، پست الکترونیک، اطلاعات مربوط به پروفایل، لینک ها و حتی کلمه‌ی عبور باشه. حالا بعد خوندن این نوشته‌ی من اولین کاری که باید بکنی اینه که اگه رمز وبت با رمز آیدیت که باهاش وبلاگت رو درست کردی یکی باشه، بری رمز آیدیت رو تغییر بدی.