آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

امروز من

وقتی سوءتفاهم‌ها و اشتباهات با هم یکجا جمع می‌شوند و تمام داشته‌هایت را به نداشته تبدیل می‌کنند شاید در این زمان مرز بین سوءتفاهم و اشتباه برایت مهم شود. قلم در دست گیری و به اشتباهات خود اعتراف کنی و بخواهی فقط پذیرای مجازاتی باشی که به خطر اشتباهاتت باشد.


ای متروک!

در غیاب چشمانش بر تو غبار نشست

پریشانی‌هایت را مفت مفروش به آدم‌ها

محرم کسیست که وقتی تو را شنید، دست گرمش را بر پیشانی سردت بگذارد و بفهمد که تب داری

چشم های صادق؟!

چرا بعضی وقتا از آدما می‌خوایم تو چشمامون نگاه کنند و حرفشون رو بزنن (یا تکرار کنن)؟

دوستش/ دوستم

- دوستش! من از دستش نمی‌دم.

- دوستم! دارم از دستش می‌دم.

- دوستش! من به پاش نمی‌مونم.

- دوستم! به پاش می‌مونم.

- دوستش! نمی‌تونم فراموشش کنم.

- دوستم! فراموشش می‌کنم.

- دوستش! هیچ وقت نمی‌بخشمش.

- دوستم! بخشیدمش.

- دوستش! یعنی منو می‌بخشه؟

- دوستم! منو نمی‌بخشه.

- دوستش! سپردمش به خدا.

- دوستم! خدا به همراش.

- دوستش! لیاقتش رو نداشتم.

- دوستم! آدم خوبیه.

پ.ن: ارتضاما! اتینما! احمدما! ایللا! اریمما!

یه سوال!

پیش از آپ امشبم باید به این نکته اشاره کنم که یکی از دوستان انتقادی کردن که بررسی کردم دیدم درست می‌گن. این دوست عزیزمون مطرح کرده بودن که وقتی من خودم رو نقد می‌کنم یا خودم رو به نوعی به عنوان یه آدم نه چندان خوب معرفی می‌کنم، یه جورایی تاثیر معکوس رو ذهن مخاطب می‌ذاره و به نوعی ریاکاری پیش میاد. اول اینکه سعی می‌کنم این کارو انجام ندم. دوم اینکه تا حالا حتما متوجه شدید که با خودم مشکل دارم، یه جورایی با خودم درگیرم. از اونجایی که بعضی وقت‌ها آدم نیاز پیدا می‌کنه که یکی بهش فحش بده یا دعواش کنه، من هر چند وقت یه بار میام کل آپ‌هام رو می‌خونم پس موارد  قبلی رو بذارید پای همین موضوع و نیاز نیست عکس‌العمی نشون بدید.


یه سوال!

اگه یکی از دست شما طوری ناراحت باشه که دیگه نخواد شمارو ببینه،بشنوه و حتی بخونه، شما چی کار می‌کنید؟ با این فرض که آدم خوب و ارزشمندیه