آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

آرینوس

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد...

ایراد از کیه؟

همیشه وقتی تو اجتماع یه ناهنجاری می بینیم سریع یادمون میاد که باید بگیم "لعنت به این مملکت" ، "لعنت به احمـــــ..." ، "لعنت به رهـــ..." و... اما بیایم با خومون صادق باشیم. از این لعنت کردن ها تا حالا به چی رسیدیم؟ کدوم ناهنجاری بعد لعنت ما نابود شده؟ آیا ما خودمون رو از خر نزدیم زمین؟ آیا مسئولیت هامون رو با گفتن این حرف ها نپیچوندیم؟ آیا منطقیه که از یه سری لعنتی انتظار داشته باشیم که ناهنجاری هارو حل کنن؟
ما مردم خوبی هستیم!!!!!!!!!!!! :دی
ما نمی تونیم منکر این قضیه بشیم که باعث و بانی بسیاری از این ناهنجاری ها خودمون هستیم.
یه پیشنهاد: بیایم یه مرجع واسه مقابله با ناهنجاری ها درست کنیم. مرجعی که خود ناهنجاری، خصوصیاتش و راه مقابله باهاش رو در بر داشته باشه. خب واسه عملی کردن این پیشنهاد اول باید ناهنجاری ها در وبلاگ ها به عنوان موضوع بحث انتخاب بشن و در نهایت یه جایی وجود داشته باشه که حاصل کار در اونجا مجتمع بشه.
اگه با این کار موافقید در مورد این که مرجع رو چه جوری و کجا درست کنیم نظر بدید.
همچنین به نظرتون بحث ها باید چطور باشن و چگونه باید اداره بشن؟
به نظر من اگه قراره همچین حرکتی انجام بشه باید کاملا یه دست و متحد باشه. واسه همین دو تا نظرخواهی بالا رو مطرح کردم.


پ.ن: اگر در ضمن مطلب بالا به شخص خاصی توهین شده باشه (که نشده) رسما عذرخواهی می کنم.

نظرات 9 + ارسال نظر
یک دوست جدید پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.hejabfatemi.com

1.481481469321.22942522652سلام
حجاب فاطمی چیست ؟
متفاوت با آنچه دیده اید؟؟؟
منتظرت هستم!!!

فکر نکنم حضرت فاطمه چادر با مارک میتسوبیشی ژاپن سرش کرده باشه.
واقعا متفاوت بود!

سپیده پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://fairyland-94.blogfa.com

این نقطه چینا واسه چیه تو که تابلو گفتی
"احمـــ..." "رهـــ...."
آهان خواستی یه وقت خرتو نگیرن
حالا چرا اول باید تو وبلاگ ها باشه؟؟؟؟

من خیلی نقطه چین دوست دارم


این فقط یه پیشنهاده اما دلیل این که می گم تو وبلاگ ها واسه اینه که خوب روش بحث شده باشه بعد بره تو مرجع. نه این که حاصل تفکرات یه نفر بره تو مرجع.

دختر اسفند پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.alachigheeshgh.persianblog.ir

آپ عالی و خوبی هست ولی.....................
به نظرتون تا وقتی که عقلامون وو تصمیماتمون مبناش حرفها و اسایشمون باشه و توقع نابجا و دهن بینی میشه درست کرد میشه ناهنجاریهارو گرفت یکی میگه ن.فت .و....... رایگان همه بدو بدو میرن رای میدن اصلا فکر نمیکنن که اینا دونه ژاشی هست ببینیم امکانش هست این حرف اجرا شه یا نه ولی چون طمع کاریم فقط لازمه یکی بگه فلان فلان چیز رایگان سر سفرتون دیگه عقل و درک و منطق میره کنار . نمیدونم ولی تا بوده همین بوده مگه اینکه فرهنگمون رو بیشتر تقویت کنیم یا گول تعصباتمون رو خوردیم یا گول حرفای بی پایه و اساس رو
به قول بابام صبح گفتیم اری مصدق. خواب نیمروزی کردیم گفتیم ابدا و استغفرالله مصدق چند من !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی اگه این مرجع رو راه میخواین بندازین مشتاقم یکی از خواننده هاش باشم و اگه دیدم نظری دارم حتما میگم
موفق و مانا باشید

ممنون
می فهمم حرفاتون رو
می دونم فاصله ی حرف تا عمل زیاده
می دونم راه خیلی سختیه
ولی باید کاری کرد
در مورد این قضیه ن.فت باید بگم بعضی ها بررسی کرده بودند که اگه شرایط همین طور می موند و خبری از جنگ و تحریم نبود، احتمالا عملی می شدند. البته من به این حرفا کاری ندارم چون متعلق به این زمان هستم و برای قضاوت رو گذشته باید از آنچه استفاده کنم که بهم گفته شده و هیچ اعتباری بهش نیست. " نمیدونم ولی تا بوده همین بوده مگه اینکه فرهنگمون رو بیشتر تقویت کنی" به نظر شما فرهنگ چه جوری تقویت می شه؟ این جوری که عینک روشن فکری بزنیم و حماقت مردم رو با انگشت نشون بدیم؟ اگه تو این لحظه یه آینه جلومون باشه چی می بینیم؟ نظر من اینه که باید آستین بالا بزنیم و از حرف زدن دست برداریم و عمل کنیم.
در کل وقتی اولین ناهنجاری مطرح بشه به عنوان بحث ، دید بازتری می تونیم داشته باشید نسبت به این قضیه و راحت تر تصمیم بگیریم.

دختر اسفند جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.alachigheeshgh.persianblog.ir

سلام دوباره۰
من از نظر بالا نمیخواستم باانگشت اتهام کسی روو متهم کنم من ما رو مثال زدم تا خودم رو هم جمع بسته باشم تا توهینی محسوب نشه
خب اولین ناهنجاری رو اگه کلی در مورد ادمها بخوایم بگیم خیلی زیاده ولی در مورد اجتماع بنظرم و پیشنهاد من اینکه از همون ابتدا شروع کنم یعنی ناهنجاریهایکه به یک کودک میشه از نظر اجتماعی ۰
چرا تو قرن بیست ویک هنوز یک بچه محصل ۷ ساله از ۸ تا ۱۲ بشینه سر کلاس و تنها حروف الفبا رو یاد بگیره
این سوال پسر خالم بوده که مامان خسته میشم از ۸ تا ۱۲ تو مدرسه بنظرتون این ناهنجاری نیست که بهترین دوران فراگیری یک کودک ۷ ساله فقط در طی یکسال ۳۲ حرف منتهی بشه که در کشور مجاورمون که هیچی بیشتر از مانداره حالا به کمتریش کاری ندارم از ۵ سالگی میرن و ۲ تا زبان دیگه علاوه بر زبان خودشون یاد میگیرن
و باید به هامون در ازی ژول غیر انتفاعی یه چند تا چیز کوچیک بیشتر یاد بگیرن
خلاصه اش این میشه ناهنجاری بنام نادیده گرفتن حق واقعی علم اموزی از کودکی

سلام
یه جاهایی تو نظر قبلیتون از فعل هایی استفاده کرده بودید که خودتون شاملش نمی شدید. به هر حال با توجه به کامنت الان می شه متوجه شد که اونا اشتباه تایپی و امثال اون بوده و منظور خاصی نداشتید.
اما در مورد ناهنجاری مورد خوبی نیست برای شروع به دلایل متعدد.
اگه من می خواستم با کودکان شروع کنم از کودکان خیابانی می گفتم که هر روز می بینمشون. تو هوای سردی که من جوون کم میارم. تو ساعاتی که بچه های هم سن و سالشون دارن تو خونه ی گرمشون استراحت می کنن.

مسافر تنها جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:41 ق.ظ http://mehraboun.blogfa.com

تو که نمی خوای ما رو به عنوان منافق بگیرن؟

پــانـــدول جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ق.ظ http://pendulum.persianblog.ir/

میدونی دوست خوب در مورد این مرجع که گفتی باهات موافقم و میتونیم هر چند که اندک , اما در همین بلاگستان خودمون در موردش حرف بزنیم و کراهتش رو نشون بدیم و هنجارها رو نهادینه کنیم تا کم کم به جامعه هم بسط پیدا بکنه
اما در مورد اینکه چه کسی مقصره؟ باید بگم که وقتی کسی یکی دیگه رو و مخصوصا این نقطه چین ها رو لعنت میکنه در واقع آدم نمیتونه ازشون دفاع کنه چون اینا بودن که ارزشهای جامعه رو به ضد ارزش و هنجارها رو به ضد هنجار تبدیل کردن
وقتی کسی مثله نقطه چین اول میاد و توی رسانه ملی(!) به طور علنی دروغ شاخدار میگه و به اقتضای مقامش کسی نمیتونه چیزی بهش بگه و وقتی این مساله بارها و بارها تکرار میشه این رفتار (دروغ گویی) در بین مردم نهادینه میشه
یا وقتی نقطه چین دوم به طور علنی پارتی بازی میکنه و بعد از ضایع کردن حق بیشتر از 20 ملیون آدم عاقل و بالغ کس دیگه ای رو بر مسند قدرت میزاره به نظرت پارتی بازی و این مسایل چی میشن
به نظر من شعور عمومی همیشه انقدر بالا هست که ریشه یابی بکنه و به ریشه تف و لعنت کنه

خوشحالم از کمکت
در مورد این که کی مقصره من نه کسی رو متهم می کنم و نه از کسی دفاع می کنم اما بر این باورم وقتی شعور عمومی همچین تشخیصی می ده پس توقع داشتن از نقطه چین ها یه تناقض هست و ما باید خودمون برای چیزی که می خوایم تلاش کنیم.

غزال ناصرپور فریور جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ب.ظ http://www.az-hamin-khak.blogsky.com

سلام بر دوست خوبم
خوبی؟
منم بهترم.
نمیدونم والله راجع به آپت نظر بدم.هر کسی نظری داره.می دونی که نظرای ما دوتا هم اصلا شبیه هم نیست. من فکر می کنم کار از این حرفا گذشته اما یادت باشه.بزرگی میگه تا ادما دولا نشن کسی سوارشون نمیتونه بشه.
من آپم.حتما بیا.منتظرم.نظرم یادت نره!

سلام
ممنون
درسته کار از این حرفا گذشته چون ما این طور نا امیدانه حرف می زنیم.

دختر اسفند جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.alachigheeshgh.persianblog.ir

سلام
خب حالا اولشو خودتون بگین این بهتره بگین تا بازدیدکننده ها بگن اره یا نه اینجوری بهتره و گرنه سر و سامون نمیگیره هااااااااا
وای من تایپ کردنی اصلا به اشتباهات تایپی نگاه نمیکنم تایپ میکنم و بعد ارسال رو میزنم این دو تانظرات بالایی چقدر غلط دیکته دارم

سلام
به نظرم باید تو چند تا آپ بیشتر توضیح بدم و همچنین یه چیزایی رو باید مطالعه کنم. بعد یه پیشنهاد کامل و روشن بدم و رو اون نظر بخوام.

تجربه ی غلط دیکته ای زیاد دارم.

نیلوفر مردابی شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.mordab57.blogfa.com



سلام سلام سلام وحید جان

آپت خوب بود ... و واقعا قبول دارم که از ماست که برماست ...

به نظرم هم هر کسی باید از خودش شروع کنه همانطور که گفتی
باید یاد بگیریم دروغ نگیم ... سر همدیگرو شیره نمالیم ... عادت نکنیم به مال حروم خوردن ... عادت نکنیم به دزدی کردن ... آقا جون ، خانم جون مال دزدی خوردن این نیست که از دیوار کسی بری بالا و طلا و جواهرات و مال و اموالش رو برداری و بری ... نخیر وقتی به دروغ قیمت اجناست رو گرون می کنی ... وقتی به دروغ قسم می خوری که به والله این جنس برای من سودی نداره و بعد سر خریدار بیچاره رو گول میمالی و پول هنگفت رو به جیبت میزنی و تو دلت به ریش طرف می خندی که عجب احمقی بود همون موقع مال دزدی رو سر سفره ات بردی ... همونموقع دزدی کردی ... وقتی اینقد راحت دروغ می گیم ... از صبح تا شب ... حروم خواری کردیم و به ناحق ، حق کسی رو خوردیم که لایقش نبودیم و به خود می بالیم ...

واقعا قبول دارم که از ماست که برماست و باید راه چاره ای اندیشید ... و اولین گام اینه که با خودمون صادق باشیم تا بتونیم با دیگران هم صادق باشیم .

سلام

ممنون

به نکات خوبی اشاره کردی. واقعا ما به باطن کارامون توجه نمی کنیم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد